پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 18 روز سن داره

شاهزاده کوچولوی ما

دایره فرهنگ لغات پرهام

پسر کوچولوی مامان کم کم داره حرف میزنه . کلماتی که تا الان میگی عزیز دلم اینا هستن: ماما - بابا - تاتا (تاب تاب) - ایو (الو) - داغ - درد - در - دردر - آب - هانی(ماشین) - نی نی - نای نای - ممه - زی زی (جی جی) - منم (مریم ) - ممد( محمد) - پیشی - دد - بع بع - عمه (عمو) - امید (حمید) - دا (دایی) - توتو - جیش - تو (توپ) - دداد (سجاد) - بابادی (بادکنک) کوچولوی مامان دیگه بیرون خودش راه میره ، از پله ها خودش میتونه بالا و پایین بره . یه جفت کفش برات خریدیم که چراغ داشت اولین باری که پات کردی و بیرون رفتیم شب بود چراغاش که روشن می شد وسط خیابان می نشستی و پاتو می گرفتی بالا و بلند می گفتی إ إ إ و ذوق میکردی . یه گربه که می بینی دنبالش می دویی ...
28 تير 1393

یک سال و چهارماهگی

امروز وارد یکسال و چهارماهگی شدی عزیزم . خیلی شیطون هم شدی . عاشق حموم رفتن هستی و هر موقع بابایی میره حموم میری پشت در و اونقدر در میزنی و صدا میکنی تا در رو باز کنه تو هم بری حموم ، برا همین دیروز رفتیم برات یک استخر بادی خریدیم تا تو خونه آب بازی کنی . شب ها بعد افطار گاهی میریم پارک جای خونه اینقدر می دویی و می خندی که وقتی بر می گردیم هلاک می افتی و می خوابی . تو پست بعدی عکس های جدیدت رو میزارم.
21 تير 1393
1